سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که بى دانستن فقه به بازرگانى پرداخت خود را در ورطه ربا انداخت . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----15069---
بازدید امروز: ----0-----
بازدید دیروز: ----2-----
صفایی چه با صفا بود

 

نویسنده: عین.صاد
چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:14 عصر

                                                                از سایت با استاد چاپ ارسال به دوست
 کن لما لا ترجو ارجی منک لا ترجوا فان موسی ذهب یقتبس ناراً فاصرف الیهم و هو نبی مرسل (اصول کافی)

  داستان یهود را از ابراهیم آغاز می کنیم. ابراهیمی که پس از آدم و نوح، پدر سوم تاریخ است و بنیانگذار اسلام و آموزگار توحید.

ابراهیم در بین النهرین در کوثی متولد شدو در کوهها و غارها رشد کرد و به توحید رسید. توحیدی وسیع در درون و در جامعه و در هستی. توحید در درون ابراهیم هواها را کنار زد و اسماعیلش را گرفت. و در جامعه نمرود را و در هستی رب النوع ها و هذا ربی هذا ربی را.

 

کن لما لا ترجو ارجی منک لا ترجوا فان موسی ذهب یقتبس ناراً فاصرف الیهم و هو نبی مرسل (اصول کافی)

 

 

داستان یهود را از ابراهیم آغاز می کنیم. ابراهیمی که پس از آدم و نوح، پدر سوم تاریخ است و بنیانگذار اسلام و آموزگار توحید.

ابراهیم در بین النهرین در کوثی متولد شدو در کوهها و غارها رشد کرد و به توحید رسید. توحیدی وسیع در درون و در جامعه و در هستی. توحید در درون ابراهیم هواها را کنار زد و اسماعیلش را گرفت. و در جامعه نمرود را و در هستی رب النوع ها و هذا ربی هذا ربی را.

ابراهیم موحد، ابراهیمی که خودش را به حکومت نگرفته بود و از هواها آزاد شده بود، نمی توانست نمرود را حاکم بگیرد و نمی توانست حکومت غیر از خدا را بپذیرد. و نمی توانست بت ها را بپذیرد و تحمل کند.این بود که با نمرود و با بت ها درگیر شد. و به مخالفت برخاست. و عاقبت آن ها را شکست و درهم ریخت. و با محاکمه ای مفتضح به جهنمی از آتش پرتاب گردید.

هنگامی که ابراهیم از دور به سوی آتش می آمد، فرشته ها ناله کردند و گفتند که خداوندا، در زمین همین ابراهیم بود و دوست تو بود و اکنون دشمنانت او را نابود کنند؟ تو او را تنها می گذاری؟ و او فرمود: او بنده من است، هرگاه بخواهم، نگاهش می دارم. جبرئیل با شتاب به سوی ابراهیم آمد که: «ابراهیم! الک حاجة؟»؛ آیا نیازی داری؟ و ابراهیم بزرگ، ابراهیم موحد، ابراهیم آزاد، آرام جواب داد: اما الیک فلا. به تو، نه. فقط دو کلمه، به تو،نه.

راستی عجیب است. هنگامه ای که هرکس را به هر چیز می کشاند و متوسل می کند، ابراهیم را از جبرئیل هم آزاد می بیند که «امّا الیک فلا». این آزادی و انقطاع ادامه توحیدی است که تمام وجود ابراهیم و تمام جامعه و تمام هستی را در بر گرفته است. این آزادی و قدرت ارمغان توحید است.

ابراهیم از آتش گذشت و نمرود هم اقرار کرد. هنگامی که ابراهیم را در میان آتش های خویش سالم و رستگار می دید اقرارکرد: هرکس که خدایی می خواهد، مانند خدای ابراهیم انتخاب کند.

ابراهیم از آتش گذشته، به اضافه ابراهیم بت شکن، آوازه اش همه جا را گرفت. و عرصه را بر طاغوت تنگ کرد. این بود که از ابراهیم خواستند تا از سرزمین آن ها بیرون رود.

ابراهیم که در آن سرزمین یاورانی نمی دید و زمینه ای نمی یافت از آن جا کوچ کرد و به سوی خدا راه افتاد تا آیینه داری در شهر کوران نباشد.

ابراهیم با ساره و با داراییش از کوفه تا اور کلداییان تا حران آمد و در اینجا پدرش را از دست داد و تا کنعان آمد تا شکیم تا بلوطستان موده تا در شرقی بیت نیل در کوهی مسکن گزید.

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • نگاهی به تاریخ یهود
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •