از سایت با استاد |
داستان یهود را از ابراهیم آغاز می کنیم. ابراهیمی که پس از آدم و نوح، پدر سوم تاریخ است و بنیانگذار اسلام و آموزگار توحید.
ابراهیم در بین النهرین در کوثی متولد شدو در کوهها و غارها رشد کرد و به توحید رسید. توحیدی وسیع در درون و در جامعه و در هستی. توحید در درون ابراهیم هواها را کنار زد و اسماعیلش را گرفت. و در جامعه نمرود را و در هستی رب النوع ها و هذا ربی هذا ربی را.
کن لما لا ترجو ارجی منک لا ترجوا فان موسی ذهب یقتبس ناراً فاصرف الیهم و هو نبی مرسل (اصول کافی)
داستان یهود را از ابراهیم آغاز می کنیم. ابراهیمی که پس از آدم و نوح، پدر سوم تاریخ است و بنیانگذار اسلام و آموزگار توحید.
ابراهیم در بین النهرین در کوثی متولد شدو در کوهها و غارها رشد کرد و به توحید رسید. توحیدی وسیع در درون و در جامعه و در هستی. توحید در درون ابراهیم هواها را کنار زد و اسماعیلش را گرفت. و در جامعه نمرود را و در هستی رب النوع ها و هذا ربی هذا ربی را.
ابراهیم موحد، ابراهیمی که خودش را به حکومت نگرفته بود و از هواها آزاد شده بود، نمی توانست نمرود را حاکم بگیرد و نمی توانست حکومت غیر از خدا را بپذیرد. و نمی توانست بت ها را بپذیرد و تحمل کند.این بود که با نمرود و با بت ها درگیر شد. و به مخالفت برخاست. و عاقبت آن ها را شکست و درهم ریخت. و با محاکمه ای مفتضح به جهنمی از آتش پرتاب گردید.
هنگامی که ابراهیم از دور به سوی آتش می آمد، فرشته ها ناله کردند و گفتند که خداوندا، در زمین همین ابراهیم بود و دوست تو بود و اکنون دشمنانت او را نابود کنند؟ تو او را تنها می گذاری؟ و او فرمود: او بنده من است، هرگاه بخواهم، نگاهش می دارم. جبرئیل با شتاب به سوی ابراهیم آمد که: «ابراهیم! الک حاجة؟»؛ آیا نیازی داری؟ و ابراهیم بزرگ، ابراهیم موحد، ابراهیم آزاد، آرام جواب داد: اما الیک فلا. به تو، نه. فقط دو کلمه، به تو،نه.
راستی عجیب است. هنگامه ای که هرکس را به هر چیز می کشاند و متوسل می کند، ابراهیم را از جبرئیل هم آزاد می بیند که «امّا الیک فلا». این آزادی و انقطاع ادامه توحیدی است که تمام وجود ابراهیم و تمام جامعه و تمام هستی را در بر گرفته است. این آزادی و قدرت ارمغان توحید است.
ابراهیم از آتش گذشت و نمرود هم اقرار کرد. هنگامی که ابراهیم را در میان آتش های خویش سالم و رستگار می دید اقرارکرد: هرکس که خدایی می خواهد، مانند خدای ابراهیم انتخاب کند.
ابراهیم از آتش گذشته، به اضافه ابراهیم بت شکن، آوازه اش همه جا را گرفت. و عرصه را بر طاغوت تنگ کرد. این بود که از ابراهیم خواستند تا از سرزمین آن ها بیرون رود.
ابراهیم که در آن سرزمین یاورانی نمی دید و زمینه ای نمی یافت از آن جا کوچ کرد و به سوی خدا راه افتاد تا آیینه داری در شهر کوران نباشد.
ابراهیم با ساره و با داراییش از کوفه تا اور کلداییان تا حران آمد و در اینجا پدرش را از دست داد و تا کنعان آمد تا شکیم تا بلوطستان موده تا در شرقی بیت نیل در کوهی مسکن گزید.