سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه بر برادرانْ بزرگی فروشد، هیچ انسانی با او صمیمی نخواهد شد . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----15078---
بازدید امروز: ----2-----
بازدید دیروز: ----5-----
صفایی چه با صفا بود

 

نویسنده: عین.صاد
چهارشنبه 86/1/15 ساعت 9:4 صبح

فقر انفاق

 از کتاب فقر انفاق
.......
 طرح
بدون احتیاج به جست‏وجوى زیاد، فقر را مى‏توان به ندارى و نیازمندى ترجمه کرد.
 و انگیزه‏ى این ندارى و نیازمندى مى‏تواند:
 ناتوانى،
 تنبلى، اسراف
 ظلم و استعمار
 و یا سیاست‏هاى سرمایه‏دارى باشند.
 بررسى پدیده‏ى فقر، بدون در نظر گرفتن این انگیزه‏هاى مختلف و عوامل گوناگون، یک بررسى سطحى و در عین حال بیمار است. سطحى است؛ چون از ژرفا و از عوامل فقر بیگانه است. و بیمار است؛ چون توانایى درمان و مبارزه را ندارد. آخر هنگامى که علت یک پدیده و مرض مشخص نباشد و یا مبهم باشد، درگیرى و درمان کار آسانى نیست و چه بسا خود باعث توسعه‏ى مرض و گسترش بیمارى گردد.
 بر اساس همین عوامل مى‏توان فقر را دسته بندى کرد و بررسى نمود.
 فقر سرمایه‏دارى
 فقر استعمارى
 فقر خودساخته
 فقر طبیعى
 سپس با این طرح و بررسى، مى‏توان به دنبال راه حلى رفت و مى‏توان راه حل‏هاى اشتراکى و اقتصاد ارشادى را نقد زد و ارزیابى نمود و به راه حل جامع و گسترده رسید.
 باید توضیح بدهم که طرح مسأله‏ى فقر و حل آن، در زمینه‏اى است که طبیعت، غنى و سرشار است و در هنگامى است که این مادر، پستان‏هاى زیادى پنهان دارد. و انسان، این فرزند شیطان، مى‏تواند آن‏ها را بیابد و زیر دندان بگیرد.ص ?-?

......انسان، طرفه معجونى است و عجیب آفریده‏اى است. در درون او غوغاست. انگیزه‏ها و عوامل درونى او، مکانیک روح او، سخت در هم پیچیده است.

 چه بسا خودنمایى‏ها و یا منفعت‏جویى‏ها او را از سودهاى زیاد جدا کند. و چه بسا عشق به ثروت او را از ثروت‏هاى زیاد آزاد کند. و چه بسا عشق به تعریف و شهرت، او را از تمام هستى‏اش منها کند.

 آن‏ها که نفس خویش را مراقب بوده‏اند و زیر نظر داشته‏اند و کنترل کرده‏اند، بازى‏هاى او را خوب مى‏شناسند و نمایش‏هاى او را خوب مى‏فهمند و این است که فریب نمى‏خورند و اسیر اعمال نیستند و در محاسبه، به اعمال خود توجهى ندارند، بلکه در انگیزه‏ى اعمال دقت مى‏کنند؛ که گفته‏اند: «حاسبوا انفسکم » و نگفته‏اند : "حاسبوا اعمالکم".

این مهم نیست که در امروز چه کارهایى کرده‏ام، مهم این است که این کارها را براى چه انجام داده‏ام و از چه عاملى کمک گرفته‏ام و از چه نفسى به این عمل رسیده‏ام.ص??-??

 

......ما خیال مى‏کنیم همین که چیزى نداشتیم تکلیفى نداریم، در حالى که انفاق، نه به ثروت، که به توانایى ما بستگى دارد.

 جایى که برادر من توان قرض ندارد و اعتبار ندارد، من که توانایى دارم و اعتبارش را دارم، به قرض کردن سزاوارترم. او با این قرض، کمرش مى‏شکند و فکرش مشغول مى‏شود، اما من که وسیع‏تر و قوى‏ترم، نه کمرم مى‏شکند و نه فکرم مشغول مى‏شود، حداکثر از آبرویم مایه بگذارم ...

خوب! چه اشکالى دارد؟ مگر آبرو را براى چه مى‏خواهم؟ آبرویى که کارى را از پیش نبرد و گرهى نگشاید، نبودنش بهتر. یکى از بزرگان، از ثروتمندى ارادتمند، بیش از یک میلیون تومان قرض گرفته بود و به بیچاره‏ها رسانده بود.

 هنگام احتضار آن بزرگ مرد، این ثروتمند در بالینش نشسته بود و به کار خود فکر مى‏کرد که با این همه پول چه خواهم کرد و چه خواهند کرد. در این فکر بود که اشک‏هاى آن بزرگ، او را به خود آورد. پرسید: چرا ناراحت هستید؟ چرا اشک مى‏ریزید؟ بزرگ مرد، آرام، با زبانى که مرگ رفته رفته رمقش را مى‏گرفت، گفت: اکنون من بر حق وارد مى‏شوم و او از نعمت‏هایى که به من داده، بازخواست خواهد کرد?.

اگر از من بپرسد، تو اعتبار داشتى که دو میلیون قرض بگیرى و این پولى بود که آن‏ها مى‏دادند و صدمه نمى‏خوردند و آخر سر هم مى‏توانستند با ما حساب کنند، من چه جواب بدهم؟

 ثروتمند به خود آمد که این مرد از اعتبارش مسئول است و من از داراییم مسئول نیستم؟

 او هم از سر هستى خویش برخاست.ص ??-??


?-     «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ». تکاثر، 8 

کتاب فقر انفاق اثر استاد علی صفایی حائری (ره) عین . صاد را ازاینجا دانلود کنید.


    نظرات دیگران ( )
<      1   2   3      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • نگاهی به تاریخ یهود
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •