من خیلی فکر می کردم که بر فرض بخواهند حسین(ع) را به خاطر هر چیزی بکشند، آخر این شکل چرا؟ با این بغض، با این شماتت، با این قساوت لباس را از بدن ها جدا کنند و بدن ها را زیر پای اسب ها بشکنند، این ها با چه منطقی جز قساوت می سازد؟... اباعبدالله(ع) هنگام وداع با زینب(س) از خواهر لباس کهنه ای خواستند و در زیر لباس ها و زره پوشیدند. تا این لباس کهنه را بگذارند و با کرامت با حسین(ع) روبرو شوند، ولی چه بگویم... وقتی که خواهر عمروبن عبدود بر نعش برادرش نشست، گفت: برادر من، من دیگر بر تو گریه نمی کنم، چون حتی زره ارزشمند تو را که از بهترین زره های عرب است از تن تو در نیاورده اند و غنیمت تو را بر نداشته اند. من بر تو گریه نمی کنم چون تو را کریم و بزرگواری کشته است و این کرامت آرام بخش است. چه بگویم که زینب(س) با چه جنازه ای روبرو می شود و چگونه قطعه قطعه بدن برادر را که عریان زیر آفتاب افتاده، به چشم می گیرد. راستی چگونه وقتی که این گونه با قساوت برخورد می کنند، و حتی آن ها را بر سر نعش های به خون نشسته، با تازیانه می کوبند. نمی دانم چگونه آدمی به قساوت می رسد و تا چه مرحله ای، از آگاهی و معرفت خود چشم می پوشد و شماتت می کند و می گوید: قاتلوا من مرق عن الدین و فارق الجماعة؛ ص ??? کلمات، و یا می گوید: آیا این آب را می بینی که چگونه می درخشد؟ نخواهیم گذاشت حتی یک قطره از آن به گلویت برسد. ص ???-??? کلمات شیخ مفید در ارشاد می فرماید: پس از خستگی زیاد هنگامی که حسین(ع) از پا افتاد و در محاصره دشمن در جلو خیمه ها قرار گرفت یکی از افراد دشمن بر حسین(ع) شمشیر کشید و می خواست که بر حسین(ع) ضربه بزند، یکی از فرزندان کوچک خود را به امام رساند و به مهاجم گفت: آیا می خواهی عموی مرا بکشی؟ آن وقت دست خود را به حمایت از عمو جلو آورد و دست فرزند قطع شد و بر پوست آویزان ماند... کودک فریاد کشید و خود را به دامان عمو انداخت و حضرت او را به صبر دعوت کرد و بر آن ها نفرین نمود. و این نفرین ها از این دل مهربان، نشان حدّ قساوت و سنگدلی آن هاست. آدمی با مشاهده این صحنه ها از لطافت و قساوت، متحیّر می ماند که آدمی تا کجا پیش می رود و تا چه مرحله چشم می پوشد و چگونه سخت و خشن می گردد. تو این قساوت ها را با لطافت حرّ مقایسه کن، چگونه شکسته می آید و چگونه حتی نمی خواهد چشم در چشم حسین(ع) بدوزد و خانواده گرفتار او را ببیند و چگونه برای شهادت شتاب می کند.
بخشی از دست نوشته های شام غریبان محرم????
دست نوشته های استاد را از سایت با استاد از لینک زیر ببینید
http://www.baostad.com/index.php?option=com_content&task=view&id=9&Itemid=29 |